محل تبلیغات شما

ســـــــــــــــــــــــــــــــلام

فیلم کفرناحوم درباره پسربچه زاغه نشین لبنانی هست که ازپدرومادرش شکایت میکنه .دیروزکه این فیلم رو دیدم بی مهابا اشک ریختم خیلی ازصحنه های فیلم برام اشنا بودن . صحنه هایی که درهمین مملکت جمهوری اسلامی خودمون بارها وبارها دیده بودم

پسربچه فیلم دامادشون رو چاقو میزنه دامادی که یازده ساله اون ازدواج میکنه وخواهرش تاب وتحمل روابط شویی رو نداشته وفوت میشه ؛.چقدر این صحنه برامون اشناست توهمین جامعه پدرومادرانی  هستندکه دختران کودک خودشون رو،به همسری مردان مسن درمیاورند بدون اینکه کسی که، مسئولیتی دراین جامعه داره ناراحت بشه وحتی برخی ها ازاین کودک همسری استقبال میکنند یادم نمیره وقتی که تازه وارد دنیای معلولین وبهزیستی شده بودم دخترک 13ساله معلولی روکه فقد بخاطر معلول بودن احیه پا بزور به عقد پیرمردی دراوردن ودخترک شب عقدش فقد جیغ میکشید والتماس میکرد که نجاتش بدیم دخترک دلش مدرسه وکلاس میخواست دلش خنده های کودکانه اش رو میخواست ولی هیجکس صداش رو نشنید و وبعدازازدواج بخاطر رابطه نامناسب شویی مدتها مشکل داشت وحالا یک بیوه جوان  29-30ساله هست که ارزوش مردن وخلاصی ازاین دنیاست بااین دل مرده ها ومادران پرازخشم چه کنیم ؟

درصحنه ای ازفیلم زن خدمتکار رو به بهانه مهاجر غیرقانونی دستگیر میکنند وزن درزندان سینه هایش رو فشارمیده که شیر از سینه اش بیادبیرون تا درد سینه های پرشیرش کم بشه زن اشک میریزه و از درد دورافتادن از کودکش خودش رو ملامت میکنه وازکودکش عذرمیخواد .یادم افتاد وقتی که سکینه دخترمعلول رو به عقد مردمسنی دراوردن که فقد بهشون بچه بده وبعدازبدنیا اومدن بچه رو ازدستش گرفتن وسکینه ی  کرولال ،درتنهایی گوشه کپرشون نشسته بود وشیر سینه اش رو توی کاسه ای خالی میکرد وبیصدا اشک میریخت. ومن دیروزاشک ریختم برای دیدن فیلمی که دردهایی اشنا داشت برای صحنه های فیلمی که پراز دردهای جامعه من بود دردها ملیت و دین نمیشناسند درقالب یک فیلم هزاران دردازاین جامعه ام رو بازگو میکرد

وقتی که پسربچه فیلم کودک خدمتکارروفروخت بیادم اومد پدرومادری که کودکشان رو فروختند خدای من نوشتن ازواقعیت های این جامعه  چقدر دردناک هست

پسربچه فیلم به گزارشگر تلویزیون میگویدازپدرومادرم شکایت دارم چرا منو بدنیا اوردن دردنیایی که دیده نمیشم برای خوب زندگی کردنم هیج فکری نکردن فقد منو بدنیا اوردن که زجر بکشم کتک بخورم موردظلم وتهدید واقع بشم اززندگی چیزی نفهمم .میخوام پدرومادری که نمیتونند بچه هاشون روتربیت کنند بچه نیارند .من خیلی سختی کشیدم من نمیخام این زندگی رو .همیشه فکرمیکردم بلاخره تموم میشه ولی نمیشه این زندگی بدرد نمیخوره .هرکی میگه زندگی خوب میشه چرت میگه و

حرفای پسر فیلم برام خیلی اشنا بودن کافیه یکبار به روستاهای جنوب بیاید وارد خونه گلی یه خونواده 5-6نفره حداقلش، بشید با کودکانشون حرف بزنید خصوصا اوناکه معلول هستند میفهمید که چقدر حرف دارند  حرفهایی ازجنس  حرفهای این پسربچه فیلم

یادم افتاد قبل دولت مموتی خونواده ای دوتافرزندشون معلول بود بهزیستی میخواست زن خونه عمل کنه تا دیگه فرزندی بدنیا نیاره چون بقیه فرزندانشون هم معلول بدنیا میاومدن قبول نمیکردن اعتقاد داشتند باید اینقدربچه بدنیا بیاد تا بلاخره یکی سالم میشه و دولت مموتی اومدروی کار،  تمام قانون های قبلی لغو شد قرص های جلوگیری .پیشگیری رایگان ازبارداری همه وهمه جمع شد چراکه مملکت نیاز به جمعیت داشت میدونید چقد به تعداد معلولین مادرزادی جامعه اضافه شد؟

حرف زیاده ولی .

خدایا به رحمتت وحکمتت بینهایت شکر.

گپ1123... و روزهایی که ایران سیاه پوشیده وچرازاندوه هست ...

جهنمی ترین رو ززندگی مشترک

گپ1122...ومهربان باشیم

رو ,فیلم ,های ,جامعه ,پسربچه ,بدنیا ,پسربچه فیلم ,وقتی که ,پدرومادری که ,به عقد ,اشنا بودن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

موزیک نویان